ایران کشوری ثروتمند در مسیر کشورهای فقیر

ایران کشوری ثروتمند در مسیر کشورهای فقیر

گزارش‌های پژوهشی نشان می‌دهند

 پایگاه خبری تحلیلی اخبار شرق : اقتصاد کلان ایران با شاخص‌های نا‌امید‌کننده ادامه زندگی می‌دهد. نرخ رشد بالای تورم به‌ویژه از ۱۳۹۷ تا امروز که به‌طور میانگین ۴۵‌درصد گزارش شده است یکی از این شاخص‌های نامساعد است. از سوی دیگر شاخص رشد پایین و با نوسان قابل‌اعتنا نیز مزید برعلت شده و اقتصاد ایران در سطح کلان و خانواده را با آسیب جدی روبه‌رو کرده است. برآیند این دوشاخص ناامیدکننده و دیگر بخش‌های اقتصاد واقعی مثل سرمایه‌گذاری و تجارت خارجی با تراز منفی این شده است که قدرت خرید ایرانیان مزد و حقوق‌بگیر روندی کاهنده را تجربه کند. با این همه ایرانیان خوش‌شانس هستند که سرزمینی با منابع طبیعی قابل‌اعتنا دارند و همین منابع طبیعی آنها را از فقر مطلق دور کرده است اما اگر زندگی را خارج از خورد و خوراک و پوشاک تعریف و نیازهای انسانی بالاتر را یک امر ضروری تلقی کنیم ایرانیان نیز فقیر شده‌اند.  


فقر نه چندان فراگیر
براساس گزارش بانک جهانی، داده‌های اخیر از ایران کاهش قابل‌توجهی در فقر شدید را نشان می‌دهد که مطابق با الگوی رشد اقتصادی فراگیر (برابر) است. از سال۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲، نرخ فقر، طبق خط فقر درآمد روزانه ۸۵/‏۶ دلار برای کشورهای با درآمد متوسط رو به بالا، با ۴/‏۷درصد کاهش از ۳/‏۲۹درصد به ۹/‏۲۱درصد کاهش یافت. این امر حدود ۱/‏۶ میلیون ایرانی را از فقر نجات داد. با استفاده از خط فقر با درآمد متوسط پایین، ۶۵/‏۳دلار در روز، فقر از ۰۵/‏۶درصد به ۸/‏۳درصد کاهش یافت. سال۲۰۱۸ نیز بانک جهانی اعلام کرد که ۵/‏۰درصد از مردم ایران (معادل ۴۲۰هزارنفر) زیر خط فقر مطلق (درآمدی کمتر از ۹۰/‏۱ دلار در روز) قرار دارند. با این حال این دستاوردها شکننده هستند زیرا تخمین زده می‌شود که ۴۰درصد از جمعیت در صورت بروز شوک اقلیمی یا رکود اقتصادی در معرض فقر قرار بگیرند.


پیش‌بینی می‌شود سرعت کاهش فقر به‌طور قابل‌توجهی کند شود زیرا ۲۰درصد خانوارهای کم‌درآمد کمترین بهره را از توسعه اقتصادی می‌برند و این امر به‌دلیل فراگیر نبودن رشد اقتصادی در ایران است. طبق برآوردها، میزان فقر از ۹/‏۲۱درصد در سال ۲۰۲۳-۲۰۲۲ به ۲۰درصد در سال ۲۰۲۴-‏۲۰۲۳ و ۱۹درصد در سال ۲۰۲۵-‏۲۰۲۴ برسد. خانوارهای فقیرتر عمدتا از میان جمعیت روستایی و بی‌سواد هستند و کمترین بهره را از رشد اقتصادی برده‌اند. کمک‌های هدفمندتر همراه با اقداماتی برای کاهش آسیب‌پذیری آنها، به تسریع کاهش فقر کمک می‌کند.
علاوه‌بر بانک جهانی، موسسات بسیاری در داخل ایران نیز به سنجش و رصد وضعیت فقر در ایران پرداخته‌اند و البته به‌دلیل تفاوت در روش‌شناسی و میزان دسترسی به داده‌ها، نتایج آنان درخصوص وضعیت فقر در ایران تا حدودی متفاوت است. به‌عنوان مثال مرکز پژوهش‌های مجلس اولین گزارش از خط فقر را برای سال۱۳۹۵ در مطالعه‌ای تحت عنوان «محاسبه خط فقر در سال۱۳۹۵» محاسبه و ارائه کرد. پس از آن با دریافت نظرات کارشناسان و صاحب‌نظران مختلف، برخی اصلاحات و بازبینی‌ها در روش محاسبه خط فقر صورت گرفت و از این‌رو خط فقر طی سال‌های۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ با اعمال اصلاحات بر روش قبلی، محاسبه شده و نتایج آن در گزارش سال۱۴۰۲ تحت عنوان «وضعیت فقر و ویژگی‌های فقرا در دهه گذشته دهه۹۰» ارائه شده است. نتایج گزارش، افزایش و تعمیق فقر در ایران در دهه۹۰ را نشان می‌دهد. خط فقر متوسط کشوری در سال۱۴۰۰ به‌طور سرانه یک‌میلیون و ۶۸۰ هزار تومان بوده که این عدد برای یک خانوار چهارنفره برابر ۴میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خواهد بود. با این اعداد، نرخ فقر یعنی درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق در کشور در سال۱۴۰۰ برابر ۴/‏۳۰درصد بوده است. نرخ فقر در سال۱۴۰۰ نسبت‌به سال۱۳۹۹ مقدار ۹/‏۰ واحد درصد کاهش یافته که باعث شده در حدود ۷۰۰هزار نفر از جمعیت فقرا کاسته شود. به‌طور کلی نرخ فقر از سال ۱۳۸۵ (با ۱۵درصد) روند فزاینده‌ای داشته و از سال۱۳۹۷ به بعد بالای ۳۰درصد رسیده است. همچنین شاخص شکاف فقر که فاصله فقرا تا خط فقر را اندازه‌گیری می‌کند؛ در سال‌های۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به بالاترین مقدار خود یعنی حدود ۲۷درصد رسیده است. نگاهی به نرخ فقر نشان می‌دهد که تقریبا از سال۱۳۹۰ به بعد نرخ فقر روند افزایشی داشته به‌طوری‌که از ۴/‏۱۹درصد در سال۱۳۹۰ به ۴/‏۳۰درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است. با این حال در این میان طی سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ کاهش جزئی در نرخ فقر رخ داده است. نرخ فقر در سال۱۴۰۰نیز کاهش ۹/۰واحد درصدی داشته است. به‌نظر می‌رسد رشد ۳/۴درصدی اقتصاد در سال۱۴۰۰به‌همراه افزایش نسبی اشتغال در این سال نسبت به سال۱۳۹۹ باعث کاهش نرخ فقر شده است. نرخ فقر در مناطق روستایی از سال۱۳۹۳ به بعد همواره بالاتر از نرخ فقر در نقاط شهری بوده است. در سال۱۴۰۰ نرخ فقر نقاط روستایی ۶/‏۳۵درصد و در نقاط شهری ۸/‏۲۸درصد بوده است. با این حال به‌نظر می‌رسد رشد اقتصادی در سال۱۴۰۰ بیشتر بر طبقه متوسط اثرگذار بوده و گروه‌های زیر خط فقر را کمتر تحت‌تاثیر قرار داده زیرا از فاصله فقرا تا خط فقر کاسته نشده است (شکاف فقر) اگر براساس نرخ‌های فقر به دست آمده، جمعیت زیر خط فقر را نیز محاسبه کنیم، در سال۱۴۰۰ حدود ۶/‏۲۵ میلیون‌نفر زیر خط فقر بودند که نسبت‌به سال۱۳۹۹ کاهش ۷۰۰ هزار نفری در جمعیت فقرا رخ داده است. به‌طور کلی در سال۱۴۰۰ نسبت به سال۱۳۹۰ حدود ۱۱میلیون نفر به جمعیت زیر خط فقر اضافه شده است.

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش دیگری تحت عنوان «تحلیل تحولات و چشم‌انداز اقتصاد ایران در آستانه تدوین بودجه۱۴۰۴» (۱۴۰۳) نشان می‌دهد که نرخ فقر از سال۱۳۹۷ افزایش چشمگیری را تجربه کرد و در نرخی حدود ۳۰درصد تثبیت شده است؛ هرچند نوسانات جزئی و محدودی را نیز تجربه کرده است. در سال۱۴۰۲ هم بررسی شاخص نرخ فقر نشان می‌دهد که ۰۱/‏۳۰درصد از کل جمعیت کشور زیر خط فقر قرار داشته‌اند. تثبیت نرخ فقر در این نرخ (و حتی افزایش حدود ۴/۰درصدی آن) در شرایطی رخ داده که اقتصاد رشد داشته است؛ این موضوع نشان از عدم فراگیری رشد محقق‌شده دارد به‌نحوی‌که این رشد گروه‌های پایین درآمدی را در بر نگرفته و این گروه‌ها نتوانسته‌اند از مواهب آن برخوردار شوند. سهم بالای نفت در رشد اقتصادی از یک‌طرف و رشد نزدیک صفر بخش کشاورزی از طرف دیگر که سهم بزرگی از اشتغال فقرا را تشکیل می‌دهند، از جمله شواهد عدم فراگیری رشد اقتصادی محقق‌شده هستند. بررسی‌های مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد اقتصاد ایران پس از چهار سال رشد بالای ۴درصد، در بهار۱۴۰۳ با کاهش ۵/‏۲درصدی مواجه شد. این کاهش به‌دلیل قطعی برق صنایع، افت صادرات نفتی و سیاست‌های بودجه‌ای انقباضی دولت بوده است. پیش‌بینی می‌شود رشد اقتصادی در سال‌های۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ به‌ترتیب ۵/‏۲ و ۸/‏۲ درصد باشد که پایین‌تر از هدف ۸درصدی برنامه هفتم است.


پس از کاهش حدود ۳۳درصدی درآمد سرانه خانوارهای کشور طی سال‌های۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ در سال‌های اخیر روند درآمد سرانه مثبت بوده به‌طوری‌که در سال۱۴۰۲ درآمد سرانه ۱۲درصد بیشتر از سال۱۳۹۹ بوده است (البته که کماکان ۲۵/‏۵ درصد از سال۱۳۹۰ کمتر است) با این حال کاهش رشد اقتصادی در کنار پیش‌بینی کاهش قیمت نفت و درنتیجه کاهش رابطه مبادله سبب خواهد شد تا رشد درآمد سرانه مشابه قبل تداوم نیابد.
رشدهای اقتصادی منفی علاوه‌بر اینکه باعث کاهش درآمد سرانه ایرانیان شده و فقر را افزایش داد، باعث شد تا ایران که از سال۲۰۰۸ به بعد در دسته کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط قرار گرفته بود، با یک‌دهه کاهش در درآمد سرانه، به دسته کشورهای با درآمد پایین‌تر از متوسط سقوط کند. ایران پس از شرایط سخت جنگ هشت‌ساله‌، به گروه کشورهای با درآمد پایین‌تر از متوسط سقوط کرده است. افزایش درآمدهای نفتی از سال۲۰۰۷ به بعد سبب شده ایران از سال۲۰۰۹ به بعد وارد گروه کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط شود اما متاسفانه روند نزولی اقتصاد ایران باعث شد به مرور جایگاه خود را بین اقتصادهای بزرگ دنیا از دست بدهد و از سال۲۰۲۰ به جمع کشورهای با درآمد پایین‌تر از متوسط بپیوندد.