سکوت کیهان و صدا و سیما کمک حال احمدی نژاد را در حیف و میل بود؛
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خبر شرق به نقل از تیک، آقای سخنگو که کمتر سوالی را بیپاسخ گذاشت. دولت یازدهم نه تنها بیشباهت به دولت اصلاحات نیست بلکه نسبت به آن که هر ۹ روز یک بار با چالشی جدید مواجه بود در معرض هجمههای شدیدتری قرار دارد، در همین رابطه ایلنا با عبدالله رمضانزاده درباره هجمه تندروها به دولت و انتخابات پیش رو گفتوگو کرده است که بخشی از آن در ادامه میآید:
عدهای شرایط دولت روحانی را با دولت اصلاحات مقایسه میکنند، به چه دلیل هر زمان دولتی با رای بالای مردم به روی کار میآید تا به این حد مورد انتقاد و نقد قرار میگیرد؟ چرا مخالفان سعی میکنند انتخاب مردم را زیر سوال ببرند؟
به شخصه معتقدم وجود مخالف برای هر دولتی نعمت است و منتقد باید بتواند علیه دولت هر مطلبی در چارچوب قانون و بر اساس واقعیت و مستندات بیان کند؛ زیرا یکی از عوامل ضد فساد وجود رقبای قدرتمند است که بتوانند حرفشان را بزنند. در دولتهای اصلاحات و یا تدبیر و امید هیچ روزنامه مخالف یا منتقد دولت بسته نشد و به همین دلیل است ما در این دولتها شاهد فساد کمتری هستیم و باید گفت با وجود این شرایط موج تخریب علیه دولت یازدهم بیشتر از دولت اصلاحات و شرایط برای کار کردن دولت روحانی سختتر از دولت خاتمیاست. گرچه روحانی مقاومت خوبی تاکنون از خود نشان داده است.
برخی معتقدند اصلاحطلبان در کنار روحانی گزینه دیگری هم باید باشد تا اگر اتفاقی رخ داد دست آنها خالی نباشد. آیا اصلاحطلبان گزینهای غیر از روحانی خواهند داشت؟
اول باید گفت اتفاق به چه معنا است؟ اگر منظور این است که روحانی نخواهد کاندیدا شود و یا شورای نگهبان صلاحیتش را تایید نکند، که چنین اتفاقی نخواهد افتاد معتقدم مجموعه تصمیم گیران نظام نمیگذارند چنین چیزی رخ دهد. از سوی دیگر مجموعه تصمیمگیران در شورای اصلاحطلبان هم شرایط را برای اینکه شخص دیگری را معرفی کنند مساعد و مهیا نمیبینند و اگر به ناچار مجبور به اتخاذ چنین تصمیمیشوند، گزینههای فراوانی در جبهههای اعتدال و اصلاحات وجود دارد که در زمان انتخابات معرفی کنند پس از این بابت نباید نگرانی داشت. باید تاکید کنم ما از روحانی به عنوان یک اصلاحطلب حمایت نمیکنیم؛ او کسی است که برخی از نظرات اصلاحطلبان را قبول دارد و آنها را اجرا میکند. در شرایط کنونی معتقدم برای پیشبرد اهداف جبهه اصلاحات، روحانی بهترین گزینه است، گرچه به کابینه دولت، نقدهایی وجود دارد.
در کابینه فعلی شاهد بودیم که چهرههای منتسب به جریان اصولگرا در رأس امور وزارتخانهها حضور داشتند، آیا نباید از اصلاحطلبان بیشتری در کابینه استفاده میشد، تا کمتر شاهد حواشی این روزها که پیرامون دولت صورت گرفته باشیم؟
در ابتدا ذکر این نکته ضروری است که ما روحانی را به طور کامل اصلاحطلب نمیدانیم اما او تاکنون در مسیر حرکت اصلاحطلبان به خوبی گام برداشته است او از ابتدا هم وعدهای نداد که از اصلاحطلبان به طور کامل در کابینه استفاده کند، از طرفی هم جبهه اصلاحات از او چنین درخواستی نداشت.
در بحث کابینه هم باید توجه داشت در زمان معرفی وزرا مجلس چه مجلسی بود، وقتی اشخاص معرفی شدند چه رفتارهایی را دیدیم، عدهای نقد میکنند که یک اصولگرا وزیر کشور شده آیا شرایط میگذاشت شخص دیگری روی کار بیاید؟
به نظر من رحمانیفضلی تاکنون عملکرد نسبتا متوازنی در مجموعه وزارت کشور داشته و نشان داده تابع خط مشی رییسجمهور است، اگرچه سکوت او در مورد تخلفات شهرداری شائبه سیاسی خاصی دارد که ضروری است با توجه به احتمال کاندیداتوری شهردار تهران، رییسجمهور تذکر لازم را به او بدهد.
اگر در سال ۹۲ روحانی نبود آیا این امکان وجود داشت که عارف رأی بیاورد؟
انتخابات سال ۹۲ شرایط خودش را داشت، در آن سال شرایط به گونهای بود که جز در صورت ائتلاف امکان رایآوری وجود نداشت، با بررسیهای صورت گرفته مشخص شد ائتلاف روی محور آقای دکترعارف امکانپذیر نیست بنابراین ائتلاف روی روحانی شکل گرفت. اگر جریان اصلاحات چنین گامیرا برنمیداشت انتخابات را وگذار میکردیم که در اینصورت فاجعه هشت سالهای که زندگی مردم را از بین برد، ادامه پیدا میکرد، ما سعی کردیم جلوی چرخ نابودکننده کشور را بگیریم. درست است که روحانی به طور قطع ایدهآل اصلاحطلبان نبود اما کسی بود که میتوانست پیگیر برخی از مطالبات ما باشد.
آیا اصلاحطلبان در سال ۹۲ شرطی را برای حمایت گذاشتند؟
در آن سال جریان اصلاحات هیچگونه شرطی برای حمایت از روحانی قرار نداد.
برای حمایت از روحانی در انتخابات سال ۹۶ آیا اصلاحطلبان شرطی قائل شدهاند و یا خواهند گذاشت؟
نظرات تاکنون به طور صریح و روشن بیان شده است ولی شرطی گذاشته نشده که اگر روحانی آنها را رعایت نکرد، دیگر از حمایت اصلاحطلبان برخوردار نیست. ما به خوبی میدانیم روحانی فاصله فکری، عملیاتی و عملی با اصلاحطلبان دارد ولی در عین حال او را بهترین گزینه در شرایط فعلی میدانیم.
عملکرد روحانی در مسائل سیاست داخلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید واقعبینانه به مسائل نگاه کرد، زمانی شما ایدهآلهای اصلاحطلبانه را مطرح میکنید و پیگیر آن هستید جریان فرق میکند، ما از ابتدا هم میدانستیم به آن چه که مدنظر جبهه اصلاحات است، نخواهیم رسید بنابراین اگر نقدی هم وجود داشته باشد به عملکرد روحانی در حوزه سیاست داخلی در چارچوب خود او است. به شخصه معتقدم روحانی در عرصه سیاسی داخلی تا حدود زیادی به آن چیزی که وعده داده بود، عمل کرده او هم مثل همه دلسوزان کشور برای آرامش اهمیت زیادی قائل است و مطابق اختیارات قانونی یک رییسجمهور به خوبی عمل کرده است.
این روزها شاهد هستیم افرادی مانند سعید جلیلی که خود روزی در رأس تیم مذاکرهکننده بودند به برجام میتازند، چرا عدهای این سند را زیر سوال میبرند و معتقدند که نباید توافق هستهای صورت میگرفت و امضا میشد؟
امروز کسانی از برجام ناراحت هستند که میخواهند کشور مانند زمان احمدینژاد اداره شود، در حالی که در زمان دولت احمدینژاد فقر و بیکاری گسترش پیدا کرد و مردم در تنگنا قرار گرفتند. آن جریان به خوبی شعار میداد و شاهد بودیم هیچگونه قدمیدر راستای منفعت مردم در آن زمان برداشته نشد.
چرا جلیلی از تیم مذاکرات کنار گذاشته شد؟
مجموعه نظام به این نتیجه رسید که جلیلی توان ادامه مذاکرات را ندارد و باید به این نکته دقت کرد او هنگامی برکنار شد که روحانی سمت اجرایی در کشور نداشت، این تصمیمگیری نشان میدهد قوه عاقلهای در کشور وجود دارد که تشخیص داده او نمیتواند مذاکرات را به سر منزل مقصود برساند. بعد از آن مشاهده کردیم ولایتی در رأس هیأت مذاکره کننده قرار گرفت و در نشست عمان به جای جلیلی شرکت کرد. در آن زمان همگان از نوع مذاکره جلیلی ناامید شده بودند او در جلسات به جای اینکه در مورد مسائل هستهای کشور صحبت کند راجع به مواد مخدر صحبت میکرد و در اموری اظهارنظر میکرد که هیچگونه ربطی به مسائل هستهای نداشت.
بعضیها معتقدند برجام در عمل کاری برای ایران انجام نداده و توافق حاصله باید لغو شود؛ آیا به واقع چنین است؟
اشخاصی که اینگونه ابراز نظر میکنند در گذشته از تحریم سود میبردند، برجام ایران را از وضعیت نامناسبی که در کشور وجود داشت خارج کرد. بگذارید مثالی برای شما بزنم، آن هنگام که تحریم وجود داشت ما در حوزه دارو و درمان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکردیم؛ تجهیزات پزشکی وجود نداشت و بیماران خاص از نبود دارو رنج میبردند. چند نفر در اثر واردات پنسیلین تقلبی و بیکیفیت از چین جان خود را از دست دادند. برجام باعث شد این فجایع به انتها برسد و متاسفانه کسی امروز معضلاتی که در گذشته وجود داشت را بیان نمیکند. در آن دوران برای واردکردن ضروریترین نیازهای کشور هم دچار مشکل شده بودیم و برای مبادلات بانکی گاه تا ۳۰ درصد قیمت کالا اضافه پرداخت داشتیم. نفت ما فروش نمیرفت و دلالان پول کشور را میخوردند. آماری که اخیرا یکی از مجلات اقتصادی آمریکایی منتشر کرده نشان میدهد پس از برجام حداقل بیش از ۱۰ میلیارد دلار ارز و طلا به کشور وارد شده است. ما توانستهایم به سمت یافتن جایگاه واقعی خود در اوپک خیز برداریم.
چرا دولت روحانی از طرف رقبای وی متهم بی تناقض در برخورد با فساد میشود در صورتی که همین افراد در زمان احمدینژاد با وجود آن همه فساد گسترده سکوت کردند؟
ذکر یک نکته ضروری است که مخالفان نباید با استفاده از امکانات بیتالمال دست به تخریب بزنند،؛ اما این جریان در دولت احمدینژاد برعکس بود، همیشه گفتهام وقتی فساد در زمان احمدینژاد بیشتر شد که کیهان را در کنار خودش حس کرد. اگر جبهه مقابل آنها اجازه نقد داشت جلوی فساد گرفته میشد. در دنیا برای جلوگیری از فساد، به مطبوعات و احزاب قدرتمند آزادی بیان داده میشود، وقتی احزاب قدرتمندی در کشور وجود ندارد، تنها راه مبارزه با فساد از نظر افکار عمومی، وجود مطبوعات آزاد است، که مخالفین دولت در آنها بتوانند به راحتی حرف بزنند. در گذشته از این امکانات زیاد استفاده نمیشد اما امروز مشاهده میکنیم که به شدت در دست مخالفان قرار گرفته و باید برای آن فکری کرد، روحانی باید برای این کارشکنی تدبیری پیدا کند. زمانی که دولت اصلاحات روی کاربود، یکی از مسائلی که ما به دنبال آن بودیم، این بود که امکانات بیتالمال در اختیار و خدمت مسائل جناحی قرار نگیرد. اما امروز میبینیم تبدیل به ابزاری شده که دولت را با آن تخریب میکنند. شما نگاه کنید که امروز صداوسیما کاملا در جهت مخالفت با دولت گام برداشته و عمل میکند و تبدیل به تریبونی برای مخالفان دولت شده، نه تنها صدا و سیما بلکه بسیاری از نهادهای عمومیدر اختیار مخالفان است، که باید این نهادها اصلاح شوند و اتفاقا یکی از خواستههای اصلاحطلبان همین است.